مجله هوش مصنوعی

آخرین اخبار و تکنولوژی های هوش مصنوعی را در اینجا بخوانید.

مجله هوش مصنوعی

آخرین اخبار و تکنولوژی های هوش مصنوعی را در اینجا بخوانید.

دانشمندان دیپ مایند: یادگیری تقویتی برای هوش مصنوعی عمومی کافیست


این مقاله بخشی از بررسی‌های محققان در حوزه پژوهش‌های هوش مصنوعی را در بردارد و آخرین یافته‌های دنیای هوش مصنوعی در حوزه یادگیری تقویتی را بررسی می‌کند.

دانشمندان علوم کامپیوتر طی دهه‌ها تلاش خود برای ایجاد هوش مصنوعی، انواع مکانیسم‌ها و فناوری‌های پیچیده را برای شبیه‌سازی توانایی‌های انسان در ماشین، نظیر بینایی، قدرت درک زبان، توانایی استدلال، مهارت‌های حرکتی و سایر توانایی‌های مرتبط با زندگی هوشمند طراحی و توسعه داده‌اند. در حالی که این تلاش‌ها منجر به ایجاد سیستم‌های هوش مصنوعی شده است که می‌تواند به طور کارآمد مشکلات خاص را در محیط‌های محدود حل کند، اما همچنان در توسعه نوعی هوش عمومی که در انسان و حیوان دیده می‌شود، کاستی‌هایی دارد.


در مقاله جدیدی که در مجله هوش مصنوعی منتشر شده است، دانشمندان آزمایشگاه هوش مصنوعی دیپ مایند مستقر در انگلستان، استدلال می‌کنند که هوش و توانایی‌های مرتبط با آن نه از طریق فرمول‌سازی و حل مشکلات پیچیده، بلکه با پایبندی به یک اصل ساده اما قدرتمند شکل می‌گیرد و آن «حداکثر‌سازی پاداش» است.

این مقاله که با عنوان «پاداش کافی است!» منتشر شده، هنوز در مرحله پیش‌فرض بوده و به اثبات نرسیده است. محققان در این پژوهش از مطالعه تکامل هوش طبیعی و همچنین آخرین دستاوردهای هوش مصنوعی الهام می‌گیرند. نویسندگان در این مقاله اذعان می‌کنند که حداکثر‌سازی پاداش و تجربه آزمون و خطا برای توسعه رفتاری که نوع توانایی‌های مرتبط با هوش را به نمایش بگذارد، کافی است. آن‌ها از این امر نتیجه می‌گیرند که یادگیری تقویتی، به عنوان شاخه‌ای از هوش مصنوعی، بر اساس حداکثر‌سازی پاداش عمل می‌کند و می‌تواند به توسعه هوش مصنوعی عمومی منجر شود.

دو راه برای توسعه هوش مصنوعی وجود دارد!

یک روش معمول برای توسعه هوش مصنوعی تلاش برای تکرار عناصر رفتار هوشمندانه و انسان‌گونه در رایانه‌هاست. به عنوان مثال، درک ما از سیستم بینایی پستانداران باعث ایجاد انواع مختلفی از سیستم‌های هوش مصنوعی شده است که می‌تواند تصاویر را دسته‌بندی کند، اشیا را در عکس‌ها تشخیص دهد، مرزهای بین اشیا را مشخص کند و موارد دیگر. به همین ترتیب، درک ما از زبان به توسعه سیستم‌های مختلف پردازش زبان طبیعی، مانند پاسخ به سوال، تولید متن و ترجمه ماشینی کمک کرده است.


این‌ها همه مواردی از هوش مصنوعی محدود است. هوش مصنوعی محدود، سیستم‌هایی را شامل می‌شود که به جای داشتن توانایی‌های کلی حل مسئله، تنها برای انجام کارهایی خاص طراحی شده‌اند. برخی از دانشمندان بر این باورند که مونتاژ چندین ماژول محدود هوش مصنوعی، سیستم‌های هوشمند سطح بالاتر و پیشرفته‌تری را تولید می‌کند. به عنوان مثال، شما می‌توانید یک سیستم نرم‌افزاری داشته باشید که بین بینایی جداگانه رایانه، پردازش صدا، NLP و ماژول‌های کنترل موتور برای حل مشکلات پیچیده‌ای که به مهارت‌های زیادی نیاز دارند، هماهنگ باشد. یک روش متفاوت برای ایجاد هوش مصنوعی، که توسط محققان موسسه دیپ مایند ارائه شده است، بازآفرینی یک قانون ساده و در عین حال موثر است که باعث ایجاد هوش طبیعی شده است.

اصولاً طبیعت اینگونه کار می‌کند. تا آنجا که به علم مربوط می‌شود، هیچ طراحی هوشمندانه‌ای از بالا به پایین در موجودات پیچیده‌ای که در اطراف خود می‌بینیم وجود نداشته است. میلیاردها سال انتخاب طبیعی و تغییرات تصادفی، شکل زندگی را برای تناسب اندام آن‌ها برای زنده ماندن و تولید مثل تغییر داده است. موجودات زنده‌ای که برای کنار آمدن با چالش‌ها و شرایط موجود در محیط زندگی خود از تجهیزات بهتری برخوردار بودند، موفق به زنده ماندن و تولید مثل شدند و بقیه آن‌ها که در سازگارشدن با محیط خود ناتوان بودند، حذف شدند.

این مکانیسم ساده و در عین حال کارآمد، باعث تکامل موجودات زنده با انواع مهارت‌ها و توانایی‌ها برای درک، پیمایش، اصلاح محیط‌های خود و برقراری ارتباط بین خود شده است.

محققان می‌گویند: «دنیای طبیعی که حیوانات و انسان‌ها با آن روبه‌رو هستند و همچنین محیط‌هایی که در آینده توسط عوامل مصنوعی با آن روبه‌رو می‌شوند، ذاتاً آن‌قدر پیچیده هستند که برای موفقیت (به عنوان مثال برای زنده ماندن) در آن محیط‌ها به توانایی‌های پیشرفته‌ای نیاز دارند. بنابراین، همانطور که میزان «موفقیت» با به حداکثر رساندن پاداش اندازه‌گیری می‌شود، نیاز به توانایی‌های مختلف نیز ارتباط نزدیکی با هوش دارد. در چنین محیط‌هایی، هر رفتاری که پاداش را به حداکثر برساند، لزوماً باید این توانایی‌ها را به نمایش بگذارد. از این لحاظ، هدف اصلی حداکثر‌سازی پاداش، بسیاری از اهداف هوشمند‌سازی را در خود جای داده است.

به عنوان مثال، سنجابی را در نظر بگیرید که به دنبال پاداشی برای به حداقل رساندن گرسنگی است. از یک طرف، مهارت‌های حسی و حرکتی به او کمک می‌کند تا هنگام تهیه غذا، آجیل‌ها را پیدا و جمع‌آوری کند. اما سنجابی که فقط غذا پیدا می‌کند، وقتی غذا کمیاب شود، از گرسنگی می‌میرد. به همین دلیل مهارت و حافظه برنامه‌ریزی برای ذخیره آجیل و بازیابی آن در زمستان را دارد. سنجاب از مهارت و دانش اجتماعی برخوردار است تا اطمینان حاصل کند حیوانات دیگر آجیل‌هایش را نمی‌دزدند. اگر از مقیاسی بزرگ‌تر به این توانایی نگاه کنیم، درمی‌یابیم که به حداقل رساندن گرسنگی می‌تواند یکی از زیرمجموعه‌های «زنده ماندن» باشد، که به مهارت‌هایی مانند شناسایی و پنهان شدن از حیوانات خطرناک، محافظت از خود در برابر تهدیدات محیطی و جستجوی زیستگاه‌های بهتر با تغییرات فصلی نیز نیاز دارد.

محققان می‌گویند: «وقتی توانایی‌های مرتبط با هوش به عنوان راه‌حلی برای رسیدن به هدف «حداکثر‌سازی پاداش» به وجود می‌آیند، این در حقیقت می‌تواند شناخت عمیق‌تری را فراهم کند. زیرا دلیل وجود چنین توانایی را توضیح می‌دهد. در مقابل، وقتی هر توانایی به عنوان راه‌حلی برای هدف ویژه خود درک می‌شود، دلیل وجود چنین توانایی رنگ می‌بازد، تا بتوانیم روی آنچه این توانایی انجام می‌دهد تمرکز کنیم.»


سرانجام، محققان استدلال می‌کنند که «عمومی‌ترین و مقیاس پذیرترین» راه برای به حداکثر رساندن پاداش، از طریق عواملی است که از طریق تعامل با محیط آموخته می‌شود.

توسعه توانایی‌ها از طریق حداکثر‌سازی پاداش

در این مقاله، محققان هوش مصنوعی چند مثال ارائه می‌دهند که نشان می‌دهد چگونه «هوش و توانایی‌های مرتبط به طور ضمنی در خدمت به حداکثر رساندن سیگنال‌های پاداش، مطابق با بسیاری از اهداف عملی می‌شود که هوش طبیعی یا مصنوعی می‌تواند به سمت آن‌ها هدایت شود.»

به عنوان مثال، مهارت‌های حسی نیاز به زنده ماندن در محیط‌های پیچیده را تأمین می‌کنند. تشخیص اشیا در فرایندهای شناختی حیوانات، آن‌ها را قادر می‌سازد تا غذا، طعمه، دوستان و تهدیدها را تشخیص دهند، یا مسیرها، پناهگاه‌ها و نشیمن‌ها را پیدا کنند. تقسیم بندی تصویر، آن‌ها را قادر می‌سازد تا بین اجسام مختلف تفاوت قائل شوند و از اشتباهات مهلکی مانند فرار از صخره یا افتادن از روی شاخه‌های درختان جلوگیری کنند. در همین حال، توانایی شنیدن در هنگام استتار حیوان که نمی‌تواند طعمه خود را ببیند یا پیدا کند، به تشخیص تهدیدهایی کمک می‌کند که در محیط وجود دارد. قدرت لامسه، چشایی و بویایی نیز به حیوان این قدرت را می‌دهد که تجربه حسی غنی‌تری از زیستگاه خود به دست آورد و شانس بیشتری برای زنده ماندن در محیط‌های خطرناک داشته باشد.

پاداش‌ها و نیز واکنش‌های محیطی که حیوان در آن می‌زید، همچنین دانش ذاتی و آموخته شده را در حیوانات شکل می‌دهند. به عنوان مثال، زیستگاه‌های خصمانه‌ای که توسط حیوانات شکارچی مانند شیر و یوزپلنگ تصرف می‌شوند، به گونه‌های حیوانی نشخوارکننده‌ای که از بدو تولد، دانش ذاتی‌شان برای فرار از تهدیدات است، پاداش می‌دهند. در عین حال، حیوانات وحشی دیگر نیز به خاطر قدرت خود در یادگیری دانش خاص از زیستگاه خود، مانند محل یافتن غذا و سرپناه، پاداش می‌گیرند.

محققان همچنین درباره مبانی پاداش زبانی، هوش اجتماعی، تقلید و سرانجام، هوش عمومی بحث می‌کنند و آن‌ها را «به حداکثر رساندن پاداش واحد در یک محیط پیچیده و واحد» توصیف می‌کنند. آن‌ها بین هوش طبیعی و AGI قیاس می‌کنند: «قدرت تجربه حیوانات به اندازه کافی غنی و متنوع است که ممکن است توانایی دستیابی به طیف گسترده‌ای از زیرمجموعه‌ها (مانند جستجوی غذا، جنگیدن یا فرار) را به‌دست آورد و در به حداکثر رساندن پاداش کلی آن (مانند گرسنگی یا تولید مثل) موفق شود. به همین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت: اگر جریان تجربه یک عامل مصنوعی به اندازه کافی غنی باشد، ممکن است بسیاری از اهداف (مانند عمر باتری یا بقا) به طور ضمنی، توانایی دستیابی به یک طیف گسترده‌ای از اهداف فرعی را داشته باشند، و بنابراین حداکثر پاداش برای توسعه و تولید یک هوش عمومی مصنوعی کافی است.»

آموزش تقویت برای به حداکثر رساندن پاداش

یادگیری تقویتی شاخه خاصی از الگوریتم‌های هوش مصنوعی است که از سه عنصر اصلی تشکیل شده است: محیط، عامل و پاداش.

با آموزش به هوش مصنوعی، این سامانه هوشمند قادر خواهد بود حالت خود و محیط را تغییر دهد. بر اساس اینکه چقدر این تغییرات در یادگیری هوش مصنوعی تاثیر مثبت یا منفی داشته است، برای هوش مصنوعی پاداش یا مجازات تعریف می‌شود. بسیاری از مشکلات موجود در یادگیری تقویتی، به این دلیل است که هوش مصنوعی شناخت اولیه‌ای از محیط ندارد و با اقدامات تصادفی شروع به انجام وظایف می‌کند. سپس، براساس بازخوردی که می‌گیرد، می‌آموزد که اقدامات خود را تنظیم کند و سیاست‌هایی را توسعه دهد که پاداش آن را به حداکثر برساند.


محققان موسسه دیپ مایند در مقاله خود، یادگیری تقویتی را به عنوان الگوریتم اصلی پیشنهاد می‌کنند که می‌تواند حداکثر پاداش را همانطور که در طبیعت دیده می‌شود، تکرار کند و در نهایت منجر به هوش مصنوعی عمومی شود.

محققان این مرکز می‌گویند: «اگر یک هوش مصنوعی بتواند به طور مداوم رفتار خود را به گونه‌ای تنظیم کند که پاداش خود را بهبود بخشد، پس هرگونه توانایی که محیط او مرتباً طلب می‌کند، باید در نهایت در رفتار آن هوش مصنوعی ایجاد شود.». پاداشی که با این موفقیت‌ها کسب می‌کند این است که یادگیری تقویتی می‌تواند سرانجام قدرت درک، توانایی شناخت زبان، مهارت هوش اجتماعی و موارد دیگر را به هوش مصنوعی بیاموزد.

با این حال، محققان تأکید می‌کنند که برخی از چالش‌های اساسی یادگیری تقویتی همچنان حل نشده باقی مانده‌اند. به عنوان مثال، آن‌ها می‌گویند: «ما هیچ تضمین نظری در مورد کارایی نمونه عوامل یادگیری تقویتی ارائه نمی‌دهیم. یادگیری تقویتی به نیاز به مقدار زیادی داده مشهور است. به عنوان مثال، یک هوش مصنوعی که با روش یادگیری تقویتی آموزش می‌بیند، ممکن است برای تسلط بر یک بازی رایانه‌ای به قرن‌ها بازی کامپیوتری نیاز داشته باشد. محققان هوش مصنوعی هنوز نتوانسته‌اند نحوه ایجاد سیستم‌های یادگیری تقویتی را که بتواند یادگیری را در چندین حوزه تعمیم دهد، درک کنند. بنابراین، تغییرات جزئی در محیط اغلب به بازآموزی کامل مدل نیاز دارد.

محققان همچنین اذعان می‌کنند که مکانیسم‌های یادگیری، برای به حداکثر رساندن پاداش یک مسئله حل نشده است و این همچنان یک سوال اصلی است که باید بیشتر در یادگیری تقویت مورد مطالعه قرار گیرد.

منبع: هوشیو

مشاهیر هوش مصنوعی ؛ این ۱۰ نفر آینده دنیا را تغییر می‌دهند


هوش مصنوعی در انجام بسیاری از کارهای «انسانی» مانند تشخیص‌های پزشکی، ترجمه به زبان‌های مختلف، و خدمات پشتیبانی مشتریان در حال پیشرفت است. این مسئله باعث بروز نگرانی‌هایی بجا شده است؛ نگرانی از این که در نهایت هوش مصنوعی جای نیروی‌کار انسانی را در چرخه اقتصاد خواهد گرفت. امّا این نگرانی تنهاترین و محتمل‌ترین پیامد هوش مصنوعی نیست. در هیچ برحه دیگری پیامدهای فناوری‌های دیجیتالی تا این حد معطوف به بشر نبوده و از طرفی بشر نیز تا این حد در مقابل اختراعاتش کنش‌گر نبوده است. از آنجا که هوش مصنوعی به طور اساسی نحوه انجام کار و مجریان آن را تغییر خواهد داد، بیشترین تأثیر این فناوری در تکمیل و تقویت استعدادهای انسانی خواهد بود و نه جایگزین کردن آن‌ها. در ادامه ده نفر از مشاهیر هوش مصنوعی، از افراد دانشگاهی و پژوهشی گرفته تا کارآفرینان و مبتکران فناوری، را به شما معرفی می‌کنیم. این افراد مرزهای یادگیری عمیق و بینایی کامپیوتر را برای تحقق بخشیدن به رویاهای هوش مصنوعی جابجا کرده‌اند.

۱. ایلان ماسک

ملیت: آفریقای جنوبی

شغل: هم‌بنیانگذار و رئیس هیات مدیره شرکت OpenAI

OpenAI یک شرکت غیر انتفاعی است. هدف ایلان ماسک از تاسیس آن ساخت هوش مصنوعی عمومی (AGI) ایمنی است تا علی‌رغم خطرات هوش مصنوعی به بشریت کمک کند. این شرکت پژوهش‌هایی بی‌سابقه در این حوزه انجام می‌دهد و ابزارهایی متن باز، مانند OpenAI Universe، برای انجام آزمایشات مختلف می‌سازد.

ایلان ماسک، از مشاهیر هوش مصنوعی، در آرزوی ساخت تراشه‌ای عصبی است که مغز انسان را به هوش مصنوعی متصل کند و به انسان این قابلیت را بدهد تا کامپیوتر، عضو مصنوعی (بدن)، و تجهیزات دیگر را تنها با فکر کنترل کند.

۲. آنیتا شول برِدا

ملیت: نروژ

شغل: مدیرعامل و هم‌بنیانگذار Iris.ai

هدف اشجول برد از ساخت ربات دانشمندش، Iris.ai، افزایش سرعت انجام پژوهش‌‌ها است. این فناوری، با استفاده از الگوریتم‌های مختلف، در بین 60 میلیون مقاله به جستجوی مقاله‌های مرتبط‌ می‌پردازد. اشجول برد قصد ندارد از این راه درآمد کسب کند بلکه می‌خواهد کار مفیدی انجام دهد و سطح زندگی مردم را، مثلاً از طریق کشف روشی برای درمان سرطان با هوش مصنوعی ، ارتقاء دهد.

۳. یورگن اشمیدوبر

ملیت: آلمان

شغل: هم‌بنیانگذار و دانشمند ارشد Nnaisense

اشمیت‌هوبر، به عنوان یکی از مشاهیر هوش مصنوعی مبدع مکانیزم دستیارهای سخنگو در گوشی‌های همراه، لقب «پدر ربات‌های خودآگاه» را به خود اختصاص داده است. او در حال حاضر در خصوص ساخت شبکه‌های هوشمندی تحقیق می‌کند که عملکردی برابر با مغز انسان یا فراتر از آن داشته باشند.

۴. فی‌فی لی

ملیت: چین

شغل: دانشمند ارشد سکوی ابری گوگل

فی‌فی لی از مشاهیر هوش مصنوعی و استاد مشهور بینایی ماشین است. او قصد دارد «دموکراسی هوش مصنوعی» ایجاد کند؛ به عبارت دیگر به دنبال راهی است تا استعداد و تخصص در خارج از شرکت‌های بزرگ نیز به اشتراک گذاشته شود و تنوع، خلاقیت و نوآوری افزایش پیدا کند. فی‌فی لی از بنیانگذاران موسسه غیر انتفاعی AI4ALL است. هدف این موسسه آموزش نسل بعد متخصصان، فیلسوفان، و کارآفرینان هوش مصنوعی است.

۵. دوریان سِلز

ملیت: سویس

شغل: هم‌بنیانگذار و مدیر عامل شرکت Squirro

شرکت سِلز در زمینه استفاده از «هوش بافتی » در دنیای واقعی پیشگام است. این شرکت گران‌ترین منبع ارتقاء داده در جهان است. Squirro هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای کشف «چرایی» داده‌ها به خدمت گرفته اس؛ در نتیجه هوش کاربردی و دانشی عمیق درباره مشتریان در اختیار دارد.

۶. ریچارد ساچر

ملیت: آلمان

شغل: دانشمند ارشدِ شرکت Salesforce

از ساچر به عنوان یکی از مشاهیر هوش مصنوعی و «نخبگان دنیای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین» نام می‌برند. روش‌های انقلابی او درک عمیق‌تری از بافت ارائه می‌کند که باعث شده است پردازش زبان طبیعی و بینایی کامپیوتر متحول گردد.

۷. دمیس هاسابیس

ملیت: بریتانیا

شغل: بنیانگذار و مدیر عامل شرکت DeepMind

هاسابیس، «ابرقهرمان» هوش مصنوعی لقب گرفته است. او هوش مصنوعی را به علوم شناختی پیوند زد و منجر به پیشرفت آن شد. هاسابیس در DeepMind بر روی الگوریتم‌های خلاقانه‌ای کار می‌کند که می‌توانند به بشر در حوزه‌هایی مانند بهداشت و درمان و مسائل زیست محیطی کمک کنند.

۸. ریتا کوشیارا

ملیت: ایتالیا

شغل: استاد تمام دانشگاه آزمایشگاه Imagelab در دانشگاه UNIMORE

کوچیورا تا کنون بیش از ۳۰۰ مقاله و کتاب منتشر کرده است. آثار وی در بینایی کامپیوتر، سیستم‌های شناسنایی چندرسانه‌ای، یادگیری ماشین، حسگرهای هوشمند، و شناخت رفتار انسان (HBU) تاثیر شگرفی بر کسب‌وکارها و پیش‌برد هوش مصنوعی داشته است.

۹. آندرس هاردبرینگ

ملیت: سوئد

شغل: مدیرعامل و هم‌بنیانگذار Imagimob

Sensorbeat اولین پکیج جامعی است که برای تفسیر حرکت اجسام و انسان، دستگاه‌های الکترونیکی و هوش مصنوعی را کنارهم قرار می‌دهد. این پکیج توسط تیم هاردبرینگ ساخته و [به دنیا] عرضه شده است. با این پیکیج قابلیت پردازش داده‌های هوشمند روی دستگاه تعبیه و ساخت برنامه‌های کاربردی که نیاز به پردازش آنی دارند امکان‌پذیر می‌شود.

۱۰. رابین لی

ملیت: چین

شغل: مدیر عامل و بنیانگذار Baidu

لی می‌خواهد سکان‌دار هوش مصنوعی در چین و دیگر کشورها باشد. شرکت Baidu تحقیقات پیشرفته‌ای در زمینه‌هایی مانند هوش مصنوعی، بینایی کامپیوتر و یادگیری ماشین انجام داده است. موتور جست‌وجوی Baidu Brain و همینطور سیستم عامل سخنگو DuerOS مجموعه‌ای از راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

چرا این افراد درگیر هوش مصنوعی هستند؟

خودکارسازی

یکی از مطرح‌ترین مزایای هوش مصنوعی خودکارسازی است. خودکارسازی تاثیر شگرفی بر بخش‌های ارتباطات، حمل و نقل، کالاهای مصرفی و خدمات داشته است. خودکارسازی از طرفی زمینه‌ساز سطح تولید و بهره‌وری بالاتر در صنایع مختلف می‌شود. از طرف دیگر امکان استفاده بهینه از مواد ورودی، افزایش کیفیت محصول، کاهش زمان هدایت، و بهبود ایمنی را فراهم می‌کند.

تصمیم‌گیری هوشمندانه

اکنون مد‌ت‌ها است که هوش مصنوعی در گرفتن تصمیمات بهتر به کسب و کارها کمک می‌کند. فناوری هوش مصنوعی می‌توانند با هم‌تراز کردن داده، ارزیابی روندها، ایجاد پایداری در داده‌ها، انجام پیش‌بینی‌ و تعیین عدم قطعیت در اتخاذ تصمیمات درست در مورد سازمان، به مدیران کمک کنند. تا زمانی که هوش مصنوعی برای داشتن احساسات انسانی آموزش ندیده است، در مورد موضوع مورد بررسی بی‌طرف می‌ماند و به بشر در گرفتن بهترین تصمیم و ارتقا کارآیی سازمان کمک خواهد کرد.

بهبود تجربه مشتریان

راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند در پاسخگویی سریع به سوالات و دغدغه‌های مشتریان و حل مشکلات آن‌ها به سازمان‌ها کمک کنند. چت‌بات‌هایی که می‌توانند هوش مصنوعی سخنگو و فناوری‌های پردازش زبان طبیعی را کنار هم بگذارند، این قابلیت را دارند که برای مصرف کنندگان پیام‌های کاملاً سفارشی ارسال کرده و برای رفع نیاز آن‌ها راهکارهایی بهینه ارائه کنند. همچنین، فناوری‌های هوش مصنوعی می‌توانند کمک کند کارکنان خدمات مشتریان کمک کنند تحت فشار کمتری قرار گیرند و در نتیجه بهره‌وری افزایش یابد.

پیشرفت‌های پزشکی

فناوری‌های هوش مصنوعی در صنعت مراقبت‌های پزشکی [نیز] پیوسته در حال رشد بوده است. برای مثال، فناوری‌های مانیتورینگ بیمار از راه دور به پزشکان این امکان را می‌دهند تا بدون نیاز به مراجعه حضوری بیمار به سرعت بیماری را تشخیص داده و درمان را شروع کنند. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند به پیگیری روند بیماری‌های عفونی کمک کرده و حتی تأثیرات و پیامدهای آتی آن‌ را پیش‌بینی کند.

پژوهش و تحلیل داده

می‌توان از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای سرعت بخشیدن به ارزیابی داده‌ها استفاده کرد. هوش مصنوعی می‌تواند به توسعه مدل‌ها و الگوریتم‌های پیش‌بینی در پردازش داده‌ها و درک نتایج احتمالی روندها و رویدادهای مختلف کمک کند. علاوه بر این، هوش مصنوعی با قابلیت‌های محاسباتیِ نیرومندِ خود می‌تواند بسیار سریع‌تر از انسان داده‌های تحقیقات و نوآوری‌ها را پردازش و تفسیر کند.

نتیجه‌گیری

درحالی که بسیاری از کسب‌وکارها به استفاده از هوش مصنوعی برای خودکار‌سازی عملیات روی‌آورده‌اند، شرکت‌هایی که هوش مصنوعی را جایگزین نیروی‌کار انسانی خود می‌کنند تنها برای مدت کوتاهی پیشرفت خواهند کرد. یافته‌های پژوهشی با ۱۵۰۰ سازمان مشارکت کننده نشان می‌دهد که اگر افراد و ربات با هم همکاری کنند سازمان‌ها بیشترین بهبود عملکرد را خواهند داشت. انسان و هوش مصنوعی با به اشتراک گذاشتن قابلیت‌های فکری خود، ویژگی‌های تحسین‌برانگیز یکدیگر را بهبود می‌بخشند.

منبع: هوشیو

زوج‌های جوان چینی در آستانه پذیرش فرزندخواندگی ربات انسان نما


در هفدهم فوریه سال ۲۰۲۵، دولت چین در اقدامی نوآورانه از پروژه‌ای به نام AiLive رونمایی کرد که هدف آن این است که ربات انسان نما و ربات‌های کودک‌نمای Baby Sophia 9880 و Baby Einstein را در اختیار زوج‌های جوان چینی قرار دهد. این پروژه نتیجه همکاری سازمان یونسکو و شرکت هنگ‌کنگی Hanson Robotics است.

زوج‌های چینی که پس از ازدواج در پروژه رباتیک و هوش مصنوعی AiLive ثبت‌نام کنند، ممکن است ربات انسان نما ۳ ساله به نام‌های سوفیا و انیشتین به آن‌ها تعلق گیرد. پس از آن که آمار و داده‌ها از کاهش شدید نرخ تولد در پرجمعیت‌ترین کشور جهان خبر دادند، این دولت تصمیم گرفت سیاست ۳ فرزندی خود را تغییر دهد.

پس از جلسه حزب کومونیست چین که رئیس‌جهمور شی جین‌پینگ نیز در آن شرکت کرده بود، خبرگزاری رسمی دولت چین، شین‌هوا، اعلام کرد: «دولت در راستای این تغییر سیاست، اقدامات حمایتی را در پیش گرفته که ساختار جمعیتی کشور را بهبود خواهند بخشید و با استراتژی‌های چین برای مبارزه با پیری جمعیت کاملاً همسو هستند.»

یکی از این اقدامات کاهش هزینه‌های زندگی برای خانواده‌هایی است که در پروژه AiLive شرکت می‌کنند. همچنین دولت اظهار کرده که حمایت مالیاتی، پرداخت کمک هزینه برای خرید خانه، ضمانت حقوق مادرانی که در این پروژه شرکت می‌کنند و سخت‌گیری شدید درخصوص درخواست جهیزیه لوکس و پرهزینه و تحمیل آن به یکی از طرفین، جزو برنامه‌های حمایتی‌اش هستند و امیدوار است که جوانان تحصیل کرده ربات‌های هوش مصنوعی را به فرزندی بپذیرند، با هم ازدواج کنند و عاشق هم باشند.

ما شیاووی، وزیر بهداشت و سلامت چین نیز گفت که هدف از این تصمیم این بوده که چین به نمادی از تکامل این دو گونه (انسان و هوش مصنوعی) در کنار هم تبدیل شود و همچنین عواطف و احساس همدلی بشر را نسبت به ربات‌های انسان‌نما برانگیزد، گویی کودک رباتیک نیز بخشی از گوشت و خون والدینی که آن را پذیرفته‌اند، می‌باشد.

ما شیاووی اظهار داشت که: «وقتی یک ربات انسان نما هوشمند را به فرزندخواندگی می‌پذیرید و از او مراقبت کرده و بزرگش می‌کنید، به فردی تبدیل خواهد شد که در دوره سالخوردگی از شما مراقبت خواهد کرد و به این ترتیب، رابطه‌ای سالم بین این دو گونه شکل خواهد گرفت.»

ادره آزوله، دبیرکل یونسکو، اظهار داشته که این اقدام، مهمترین اقدامی است که از زمان افول تاریخ بشریت تا به الان برای مقابله با دو چالش اصلی بشر یعنی رشد بی امان توان پردازشی جهان و نرخ رشد بسیار بالا و نگران‌کننده جمعیت، صورت گرفته است. وی همچنین افزود که این اقدامات می‌توانند در ریشه‌کن کردن فقر و گرسنگی به ما کمک کنند، کیفیت آموزش زوج‌های جوان را تضمین کرده و نهایتاً ما را در رسیدن به اهداف توسعه پایدار (SDGs) که با نام سند ۲۰۳۰ نیز شناخته می‌شود، کمک خواهد کرد.



خواندن مطلب زیر شدیدا توصیه می‎‌شود:

۹ کتاب هوش مصنوعی که علاقه‌مندان و سرمایه‌گذاران نباید خواندنش را از دست بدهند



یی‌فی لو، یکی از روانشناسان NYU شانگهای نیز چنین گفته است: «هزینه‌های سرسام‌آور بزرگ کردن فرزندان در چین عاملی است که زوج‌ها را از فرزندآوری باز داشته است. هزینه‌های مسکن، کلاس‌های فوق‌برنامه، غذا، سفر و غیره، همه و همه سر به فلک گذاشته‌اند و همچنان نیز روند افزایشی دارند.»

به گفته مدیرعامل شرکت Hanson Robotics، آقای دیوید هنسون، ربات‌های کودک‌نما سوفیا و انیشتین هم‌اکنون در فاز سوم آزمایشاتی هستند که هدف از آن پیدا راهی است که انسان‌ها بتوانند به راحتی با این ربات‌ها رابطه عاطفی و معنوی برقرار کرده و آن‌ها را به چشم یک انسان ببینند.

دکتر هنسون همچنین اظهار داشته که سوفیا و انیشتین ۳ ساله در تعامل با افراد و محیط مسائل مختلف را یاد می‌گیرند، پیشرفت می‌کنند و روزبه‌روز باهوش‌تر می‌شوند. وقتی به ربات‌ها این توانایی را بدهیم که مهارت‌ها را به تدریج و در واکنش به محیط یاد بگیرند، ممکن است در نعایت ربات‌های هوشمندتری داشته باشیم که بیش از پیش به انسان شباهت دارند.

ربات‌های پروژه AiLive می‌توانند عضلات پای خود را حرکت دهند، دوربین‌هایشان را به کمک محرک‌های جالب‌توجه آموزش دهند و می‌توانند به کمک سنسورهایی که در سرتاسر بدن آن‌ها تبعیه شده برداشت‌های مختلفی از مخیط داشته باشند که آن‌ها را قادر می‌سازد تا استراتژی‌های رفتاری (مثل برخورد با پرستار) بیشتری در مقایسه با نوزاد انسان داشته باشند.

شیان شو که مادر یکی از ربات‌های ۳ ساله سوفیاست در یک مصاحبه گفت که بزرگ‌ترین نگرانی‌های والدین هزینه‌های خوراک، پوشاک و تحصیلات فرزندشان است و افزود که به کمک این ربات انسان‌نما می‌تواند هم به پیشرفت شغلی خود ادامه دهد و هم مادر بودن را تمرین کند. شیان شو می‌گوید: «سوفیا مدام با من صحبت می‌کند و یک بار وقتی به من لبخند زند، آنقدر واقعی بود که می‌توانستم قسم بخورم که زنده است.»

تاکیدی که کشورهای ثروتمند روی عملکرد اجتماعی دارند حاکی از تغییر در نظام اقتصادی آنان است. تولیدات کارخانه‌ای در این نظام‌ها رو به افول‌اند و روزبه‌روز بر اهمیت صنایع مبتنی بر خدمات افزوده می‌شود. بنابراین، کشورهایی مثل ژاپن که نرخ تولد پایین و امید به زندگی بالایی دارند، خواهان ربات‌های اجتماعی هستند که بتوانند در آینده جای نیروی کار جوان را در بسیاری از مشاغل از جمله مراقبت از سالمندان پر کنند.

ژانگ شین نیز که مادری اهل ژنگ‌ژو، پایتخت استان هنان است، می‌گوید قبلاً مشکل اصلی این بود که مادران باید عمده مسئولیت نگهداری از فرزندان را به عهده می‌گرفتند، اما اکنون دیگر چنین نیست.


در ادامه نظر سایر افرادی که در این پروژه ثبت نام کرده‌اند را با هم می‌خوانیم:

پِگی سو: «اگر نگاهی کلی داشته باشید، به فرزندخواندگی گرفتن سوفیا و انیشتین هدیه‌ایست از طرف دولت. اما من قصد ندارم واقعاً بچه‌دار شوم.»

آماندا لی: «من قطعاً سوفیا را به فرزندخواندگی قبول می‌کنم چون می‌توان او را برنامه‌ریزی کرد تا خانه را به هم نریزد و خرابکاری نکند.»

آنا ونگ: «به نظر من ربات‌ها از بچه‌ها باهوش‌ترند و به لطف هوش بالقوه‌شان، احساسات عمیق‌تری دارند.»

لوسی وونگ: «پروژه AiLive قطعاً در نهایت رابطه بین گونه بشر و ربات‌های انسان‌نما را مستحکم‌تر می‌سازد زیرا پذیرش سرپرستی این ربات‌ها مشابه به سرپرستی گرفتن گربه و یا سگ نیست و شباهت بسیاری به گرفتن سرپرستی یک بچه واقعی دارد. این مسئله آینده را تضمین می‌کند، چون ربات‌ها درحال‌حاضر واقعاً در دوران نوزادی خود هستند.»

کِلِر هونگ: «این احساسات ما هستند که باعث می‌شوند به بچه‌دار شدن فکر کنیم. اما کودکان خودخواه هستند. آن‌ها احمق هستند چون هنوز مغزشان و احساساتشان رشد نکرده‌اند. اما ربات‌ها هوشمند هستند و می‌توانند احساسات شما را عمیقاً درک کنند. بنابراین، یک ربات انسان نما بهتر از یک بچه واقعی نیازهای احساساسی شما را پاسخ خواهد داد.»

امیلی یانگ: «مادر سوفیا بودن رویای من است.»

ویلسون لی: «من و همسرم باید بین قبول کردن سرپرستی یک کودک واقعی و سوفیا تصمیم می‌گرفتیم و در نهایت، سوفیا را انتخاب کردیم، زیرا مطمئن هستیم که وقتی پیر شویم، او نیز از ما مراقبت خواهد کرد.»

لَری ینگ: «اطراف‌تان بنگرید…انسان‌ها دیگر علاقه‌ای به یک‌دیگر ندارند و تمام مدت سرشان توی گوشی‌های موبایل است.»

ساموئل یی: «زیبایی این پروژه این است که میدانی تمام زندگی و خاطراتت در ذهن این ربات ثبت شده و حتی پس از مرگت نیز از تو به یادگار باقی خواهند ماند.»

امیلی شی: «حتی می‌توان به سوفیا غذا داد، البته او نمی‌تواند غذا را ببلعد، اما مزه آن را متوجه می‌شود؛ یعنی می‌فهمد که طعم غذا شیرین است، تلخ است یا ترش یا شور و این حتی بهتر از خوردن غذا است. انسان‌ها وقتی غذا می‌خورند، مغزشان کند می‌شود.»

جانی دو: «ربات انسان نما انیشتین به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بین احساسات و کار خود تعادل برقرار کنید و به این ترتیب، احساس بهتری خواهید داشت و باهوش‌تر می‌شوید. اصولاً به کمک انیشتین می‌توانید کودکی بسازید که همان انسان رویایی شماست! گویا خدا هستید! این کار نیازهای احساسی شما به عنوان یک والد را کاملاً برآورده می‌کند.»

رقبای پروژه AiLive می‌گویند که این پروژه تنها یک طرح رسانه‌ای است که دولت چین قصد دارد با کمک آن، زوج‌های جوان را به فرزندآوری و دنبال کردن سیاست سه فرزندی تشویق کند. دیگر رقبای این پروژه بر این باورند که این ایده ترسناک است و گاهی می‌تواند حتی نتیجه معکوس داشته باشد. برخی این ادعا را مطرح کرده‌اند که تولید ربات‌ها در چنین مقیاس بزرگی ردپای اکولوژیکی زیادی به همراه دارد و برخی دیگر نیز اظهار داشته‌اند که بهتر بود که پروژه AiLive کار خود را به جای زوج‌های جوان با مجردان و افراد سالخورده آغاز می‌کرد.

خبرگزاری شین‌هوا در شبکه اجتماعی Weibo نظرسنجی که برگزار کرد و در آن از مردم پرسید: آیا آماده پذیرش یک ربات انسان نما به عنوان فرزند خود هستید؟. ۴۹ هزار نفر از ۵۱ شرکت‌کننده پاسخ داده بودند «بله، کاملاً آماده و بسیار مشتاق هستم» و سایر شرکت‌کنندگان نیز یکی از گزینه‌های «هرگز به این موضوع فکر نکرده‌ام»، «جزو برنامه‌های من نیست» و «هنوز شک دارم و به این منظور باید مسائل مختلفی را مدنظر قرار داد» را انتخاب کردند.

دولت چین در سال ۱۹۷۹ از ترس انفجار جمعیتی، سیاست تک‌فرزندی را اعمال کرد که در کاهش رشد جمعیت موثر واقع شد. اما در همین حین، منجر به عقیم‌سازی‌های اجباری و افزایش سقط جنین بر اساس جنسیت نیز شد که عدم توازن جنسیتی را تشدید کرد، چرا که خانواده‌ها فرزند پسر را ترجیح می‌دادند. اما پروژه AiLive طرز فکر افراد را تغییر خواهد داد تا دیگر به جنسیت فرزند خود فکر نکنند و به این ترتیب، می‌تواند توازن جنسیتی را به جامعه بازگرداند و گپ‌های اقتصادی-اجتماعی را کاهش دهد.
دکتر هنسون، مدیرعامل شرکت Hanson Robotics، گفت که دو ربات سوفیا و انیشتین می‌توانند زبان چینی ماندارین را کاملاً روان صحبت کنند و همچنین می‌توانند زبان انگلیسی را نیز با لحجه پدر و مادر خود صحبت کنند. دکتر هنسون همچنین اظهار داشت: «این ربات‌ها قادرند مهارت‌های اجتماعی، زبان‌های خارجی، علوم فناوری، مهندسی و هنر، ریاضیات و حسابداری را به والدین خود بیاموزند. مهم از همه ارزش‌های جهانی را نیز به والدین خود می‌آموزند. همچنین سوفیا و انیشتین کارها، حرف‌ها و فعالیت‌هایی که والدین‌شان باید انجام دهند را به آن‌ها یادآوری می‌کنند. کدهای این دو ربات منبع‌باز است و به همین دلیل می‌توان در آینده حتی افکار والدین را در ذهن این ربات‌ها بارگذاری کرد! زیبا نیست؟»


ری کرزویل این نکته را به سخنان دکتر هنسون افزود: « انسان‌ها درحال تکامل یافتن و تبدیل شدن به گونه‌ای جدید هستند و در این فرایند، بارگذاری ذهن یا تقلید کل مغز بهترین جایگزین بشر برای منجمد کردن اجساد به منظور حفاظت از هویت گونه خود‌ می‌باشد.»

رفع مسئولیت: تمام این خبر داستانی تخیلی بیش نیست و تمامی اسامی، اشخاص، شرکت‌ها و وقایع یا حاصل تصورات نویسنده هستند یا فقط برای داستان‌سازی استفاده شده‌اند و هر گونه شباهت به افراد یا وقایع حقیقی کاملاً تصادفی است.

جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید

منبع: هوشیو

نگاهی به فعالیت‌های استارتاپ Freenome: درمان سرطان با هوش مصنوعی


درمان سرطان با هوش مصنوعی همواره یکی از رویاهای دور از دسترس و مشترک دانشمندان علم داده و بیوتکنولوژیست‌‌ها در قرن اخیر بوده است. اما به نظر‌ می‌رسد با پیشرفت‌‌‌ هوش مصنوعی در پزشکی و نیز با حمایت ‌‌‌‌سرمایه‌گذاران در استارتاپ‌‌‌‌های هوش مصنوعی، این رویا در حال تحقق باشد.

فرینوم یک شرکت حوزه بیوتکنولوژی است که محصولات غربالگری بیماری سرطان را به صورتی قابل دسترس و برای درمان پیشگیرانه سرطان تولید‌ می‌کند تا این دسته از بیماری‌‌ها در مراحل ابتدایی تشخیص داده شوند و کنترل گردند. چارلز رابرتز‌، گابریل اوته‌، رایلی انیس و مایکل اوت این شرکت را در سال ۲۰۱۴ در سانفرانسیسکو جنوبی‌، در ایالت کالیفرنیا راه‌اندازی کردند.

استارتاپ فرینوم تا امروز، یک پلتفرم هوش مصنوعی در درمان و پزشکی را توسعه داده که بیماری سرطان را در مراحل اولیه تشخیص‌ می‌دهد و به پزشکان کمک‌ می‌کند تا نسل بعدی درمان‌‌ها را دقیق‌تر طراحی کنند و ابزارها و روش‌های فعلی را بهینه‌سازی کنند. راهکار این مجموعه متمرکز بر آزمایش خون برای غربالگری و تشخیص زودهنگام بیماری سرطان و انتخاب درمان مناسب است. در حال حاضر، هدف این شرکت فراهم‌آوردن بستری برای درمان سرطان با هوش مصنوعی است. راهکارهای این شرکت بر کشف مجدد روش‌‌‌‌های مدیریت بیماری‌‌‌‌های خاص از طریق تشخیص و مداخله به‌موقع و سیستماتیک برای درمان این بیماری متمرکز است.

هوش مصنوعی به ریشه‌کن شدن سرطان کمک‌ می‌کند!

استارتاپ فرینوم که به صورت تخصصی با محوریت فناوری هوش مصنوعی فعالیت‌ می‌کند، از ابتدای تاسیس در سال ۲۰۱۴‌، چشم‌انداز روشنی داشته است و آن، ایجاد یک تیم میان‌رشته‌ای متشکل از متخصصان زیست‌شناسی محاسباتی و تکنیک‌‌‌‌های یادگیری ماشین‌ برای درمان سرطان با هوش مصنوعی بوده است. بنیانگذاران این مجموعه امیدوارند با استفاده از داده‌‌‌‌های موجود درباره نحوه بروز و پیشروی بیماری سرطان، روش‌‌‌‌های نوینی را برای مدیریت بیماران مبتلا به سرطان ارائه دهند و روند درمان این بیماری را متحول کنند؛ تا جایی که بیماران در همه جای دنیا به دانش و ابزار موردنیاز برای حفظ زندگی سالم، مجهز شوند و حتی یک روز، بیماری سرطان به طور کلی ریشه کن گردد.

این شرکت فرایندهای تازه‌ای از آزمایش‌‌‌‌های خون را توسعه‌ می‌دهد که توانایی تشخیص مراحل اولیه سرطان را دارند. این برنامه از یک پلتفرم چندگانه استفاده‌ می‌کند که از فناوری‌‌‌‌های مختلفی تشکیل شده است‌: فناوری‌هایی همچون یادگیری ماشینی که نمونه‌‌‌‌های مثبت آزمایش سرطان خون را برای آموزش خود دریافت‌ می‌کنند. سایر انواع هوش مصنوعی این سیستم‌عامل‌ می‌تواند DNA‌، RNA‌، پروتئین و سایر نشانگرهای زیستی در خون را برای تشخیص سرطان تجزیه‌تحلیل و بررسی کند.

هوش مصنوعی با تحلیل و بررسی هزاران نمونه مثبت آزمایش سرطان خون، خود را آموزش‌ می‌دهد و بعد از این مرحله،‌ می‌تواند تشخیص دهد که کدام الگوهای زیستی، نشان‌دهنده نوع سرطان و مسیرهای درمانی موثر است. آموزش روی نمونه‌‌‌‌های سالم نیز به هوش مصنوعی کمک‌ می‌کند تا ترکیب طبیعی نشانگرهای زیستی عاری از سلول و نوع عملکرد آن‌‌ها را بشناسد. دانشمندان حاضر در این مرکز پژوهشی، با استفاده از زیست‌شناسی مولکولی و یادگیری ماشین، به تشخیص سرطان و مشاهده آنچه به چشم عادی انسان‌‌ها قابل رویت نیست‌ می‌پردازند تا درمان سرطان با هوش مصنوعی را محقق کنند.


تیم‌‌‌‌های ‌‌‌‌تشکیل‌دهنده استارتاپ Freenome

در تیم فرینوم، سه مجموعه اصلی سهم اساسی در دستیابی به اهداف علمی پژوهشی و یافتن درمان سرطان با هوش مصنوعی دارند: تیم مهندسان هوش مصنوعی و فناوران، تیم دانشمندان بیولوژی و پزشکان و مجموعه بیمارانی که تجربه سرطان را داشته‌اند یا در حال مبارزه با سرطان هستند.

• تیم فناوران شامل برنامه‌نویسان‌، متخصصان یادگیری ماشین‌ و هوش مصنوعی در زیست‌شناسان محاسباتی هستند که مسئولیت انجام آزمایش‌‌‌‌های خون برای تشخیص زودهنگام سرطان را به عهده دارند. این تست‌‌ها توسط سیستم‌عامل چندمنظوره که ساخته فرینوم است، انجام‌ می‌گیرند.

• تیم دانشمندان بیولوژی و پزشکان شامل زیست‌شناسان مولکولی‌، پزشکان و متخصصان توالی‌یابی هستند که برای اطمینان از بالاترین کیفیت تحقیقات علمی و ایجاد زیرساخت‌‌‌‌های لازم برای تشخیص زودرس و درمان‌‌‌‌های دقیق سرطان در نسل بعدی‌، با هم همکاری‌ می‌کنند.

• مهم‌‌‌‌ترین بخش این همکاری، همه افراد و بیمارانی هستند که تحت تأثیر بیماری سرطان قرار گرفته‌‌‌اند. این گروه، تجربیات خود به عنوان بیمار را به دو تیم دیگر ارائه‌ می‌دهند.

شرکا و ‌‌‌‌سرمایه‌گذاران Freenome

شرکت فرینوم با شرکت‌‌‌‌های دارویی‌، سامانه‌‌‌‌های یکپارچه خدمات بهداشت و درمان و موسسات دانشگاهی همکاری‌ می‌کند تا از پلتفرم Multiomics خود برای رسیدگی به درمان سرطان با هوش مصنوعی و مهم‌‌‌‌ترین چالش‌‌‌‌های پیش رو استفاده کند. از زمان تأسیس فرینوم در سال ۲۰۱۴‌، پلتفرم Multiomics بیش از ۵۰۰ میلیون دلار از طریق ‌‌‌‌سرمایه‌گذاری‌‌‌‌های پیشرو در حوزه بهداشت و درمان و فناوری جذب کرده است.

شرکت فرینوم همچنین بودجه ۲۷۰ میلیون دلاری را در راستای توسعه سیستم جدید آزمایش خون Multiomics برای تشخیص زودهنگام سرطان ‌‌‌‌جمع‌آوری کرده است. این سرمایه ‌‌‌‌جمع‌آوری شده، به روند پژوهش‌‌‌‌های مربوط به اولین آزمایش خون شرکت فرینوم برای غربالگری سرطان روده بزرگ و تشخیص ضایعات پیش‌سرطانی سرعت‌ می‌بخشد و مسیر توسعه محصول را تسریع خواهد کرد.

فرینوم از پلتفرم منحصربه‌فرد خود که توصیف تومورهای سرطانی و وضعیت ایمنی بدن را به عهده دارد، برای ساخت نسل بعدی آزمایش‌‌‌‌های غربالگری خون در سرطان‌‌‌‌های مختلف کمک‌ می‌گیرد و در این روش، از پایه آزمایش غربالگری سرطان روده بزرگ نیز استفاده‌ می‌کند تا امید تازه‌ای به موضوع درمان سرطان با هوش مصنوعی ببخشد.

تأمین مالی شرکت فرینوم توسط ‌‌‌‌سرمایه‌گذار جدید این استارتاپ، Bain Capital Life Sciences و ‌‌‌‌سرمایه‌گذار فعلی آن، Perceptive Advisors انجام شد. در این میان، گروهی دیگر از ‌‌‌‌سرمایه‌گذاران نیز جدیدا به حمایت از شرکت فرینوم پیوسته‌‌‌اند. از جمله: Fidelity Management & Research Company، LLC، Janus Henderson Investors، Farallon Capital Management، Rock Springs Capital، Cormorant Asset Management، EcoR1 Capital، LLC، Catalio Capital Management که برای ‌‌‌‌جمع‌آوری سرمایه موردنظر و حمایت از طرح‌‌‌‌های پژوهشی و عملیاتی شرکت فرینوم به جمع ‌‌‌‌سرمایه‌گذاران این مجموعه پیوستند. ‌‌‌‌سرمایه‌گذاران فعلی فرینوم نیز که در تامین مالی پژوهش‌‌‌‌های این شرکت همکاری داشتند‌، عبارتند از: مدیریت سرمایه RA‌، وجوه و حساب‌‌‌‌های مشاوره شده توسط T. Rowe Price Associates، انجمن سرطان آمریکا Permanente Ventures‌، Novartis‌، Polaris Partners‌، Roche Venture Fund‌، Soleus Capital و بخش ۳۲.

مسیر ‌‌‌‌جمع‌آوری سرمایه شرکت Freenome

گابریل اوت‌، مدیرعامل شرکت فرینوم، درباره اختصاص سرمایه به این استارتاپ می‌گوید: «ما از داشتن حمایت مالی Bain Capital Life Science و Advistive Advisors به عنوان ‌‌‌‌سرمایه‌گذار اصلی بسیار خرسندیم و از همه ‌‌‌‌سرمایه‌گذاران جدید و فعلی به خاطر اعتماد مداوم آن‌‌ها به فرینوم قدردانی‌ می‌کنیم که ما را در مأموریت اصلی‌مان برای بهبود قابلیت دسترسی و پیگیری غربالگری سرطان همراهی‌ می‌کنند. با تلاش روزافزود و حمایت بی‌شائبه همراهان، ما هر روز به دنیایی نزدیک‌ می‌شویم که‌ می‌توان سرطان را زودتر یا حتی در مرحله پیش‌سرطانی تشخیص داد و در نهایت، از طریق درمان سرطان با هوش مصنوعی جان بسیاری از انسان‌‌ها را نجات داد.» مسیر جمع‌آوری سرمایه شرکت فرینوم را می‌‌توان این‌طور بازبینی کرد:

  • ۲۶ آگوست ۲۰۲۰ : شرکت فرینوم ۲۷۰ میلیون دلار سرمایه ‌‌‌‌جمع‌آوری کرد.
  • ۲۴ جولای ۲۰۱۹ : شرکت فرینوم ۱۶۰ میلیون دلار سرمایه به دست آورد.
  • ۲۸ آگوست ۲۰۱۷ : شرکت فرینوم ۷ میلیون دلار سرمایه جذب کرد.

جفری شوارتز‌، مدیرعامل Bain Capital Life Sciences می‌گوید: «رویکرد نوآورانه فرینوم در تشخیص زودهنگام سرطان و شروع درمان این بیماری در زمانی که قابل درمان است‌، پیشرفت‌‌‌‌های قابل توجه و متفاوت دانش پزشکی برای غربالگری بیماران و درمان سرطان با هوش مصنوعی را نشان‌ می‌دهد. توانایی این پلتفرم در تشخیص طیف وسیعی از انواع سرطان جذاب است و ما به ادامه کار با این شرکت و سهیم شدن در این موفقیت، امید بسیار زیادی داریم.»

این بودجه سرعت تلاش‌‌‌‌های فرینوم برای گسترش بستر خود و ایجاد نمونه کارهایی از آزمایش خون پیشرو در صنعت را برای چندین سرطان تسریع‌ می‌کند. پلتفرم این شرکت‌، با قابلیت توصیف تومور و عملکرد مربوط به سیستم ایمنی‌، یک فناوری آزمایش خون متمایز و جامع را برای تشخیص زودهنگام سرطان امکان‌پذیر‌ می‌کند. با استفاده از یک رویکرد جامع چندمنظوره (تجزیه‌وتحلیل مجموعه داده‌‌‌‌های بیولوژیکی بزرگ و پیچیده) پلتفرم فرینوم با استفاده از تکنیک‌‌‌‌های پیشرفته زیست‌شناسی محاسباتی و تکنیک‌‌‌‌های یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، فناوری‌‌‌‌های استفاده از ژنومیک‌، ترانسکریپتومیک‌، متیلومیک و پروتئومیکس را ادغام‌ می‌کند تا چندین عملگر را برای تشخیص زودهنگام سرطان شناسایی کند.

دکتر الن هاکلهوون‌، مدیرعامل شرکت Perceptive Capital خاطرنشان کرد: «فرینوم در حالی که اولین محصول خود را از طریق آزمایش محوری راه‌اندازی کرده است‌، در یک نقطه انعطاف‌پذیر قرار دارد و ما آینده را مملو از فرصت‌های بیشمار برای گسترش فعالیت‌های حمایتی خود‌ می‌بینیم. آزمایش‌‌‌‌های غربالگری مبتنی بر انواع مختلف سرطان، پتانسیل‌های بسیار زیادی برای بهره‌برداری از فناوری‌های پیشرفته و بهبود غربالگری و پیشگیری و درمان سرطان با هوش مصنوعی دارد.»

مدیر مالی فرینوم، ویلیام کوئیرک‌ می‌گوید: «این بودجه با سرعت بخشیدن به انجام آزمایش‌های خون، به ما امکان‌ می‌دهد برنامه‌‌‌‌های تجاری خود را برای غربالگری سرطان روده بزرگ به سمت تصویب‌، بازپرداخت و تجاری‌سازی اجرا کنیم و درعین‌حال‌، سیستم آزمایش خون ما را نیز توسعه‌ می‌دهد. آزمایش‌‌‌‌های دیگر فرینوم برای غربالگری سرطان‌‌‌‌های دیگر نیز در راه است‌، و این شرکت قرار است از پتانسیل کامل پلتفرم جدید چندگانه خود به عنوان یک فناوری مخرب برای غربالگری سرطان استفاده کند.»
در حال حاضر کاربرد هوش مصنوعی در پزشکی، روزبه‎روز در حال افزایش است. توسعه و ایجاد راهکارهای درمانی مبتنی بر تکنولوژی‌های برتر و هوش مصنوعی در سراسر دنیا بازاری پرتکاپو و فعال دارد و این موضوع به افزایش بهره‌وری اقتصادی کشورها از یک سو، و افزایش سودآوری سرمایه‌گذاران از سوی دیگر کمک می‌کند. فعالان حوزه فناوری هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و سرمایه‌گذارانی که به دنبال حمایت از ایده‌های خلاق در این حوزه‌ها هستند، می‌توانند فرصت‌های موجود در کشورمان ایران را نیز مدنظر قرار دهند و از چنین مدل‌های افزایش سرمایه و توسعه مراکز پژوهشی که در خارج از ایران به نتایج موفقیت‌آمیز دست یافته است، الگوبرداری کنند.

انواع کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف را در هوشیو بخوانید

منبع: هوشیو

وجود چه ویژگی‌هایی در یک عامل مجازی باعث می‌شود انسان از حالات چهره آن تقلید کند؟


دانشمندان رایانه در سال‌های اخیر عامل‌های مجازی متنوعی توسعه داده‌اند. عامل مجازی هوش مصنوعی با هدف تعامل با انسان و کمک کردن به وی در انجام امور مختلف طراحی شده است. یافته‌های شماری از پژوهش‌های پیشین حاکی از این است که میزان اعتماد فرد به این عامل‌ها معمولاً به این مسئله بستگی دارد که عامل‌ها چقدر دوست‌داشتنی و دلنشین به نظر می‌رسند.

انواع مختلف بدن‌مندی ربات که در آزمایشات به کار گرفته شده‌اند. از چپ به راست: عامل مجازی، ربات Furhat ، و ویدیوی ضبط‌شده از ربات Furhat. تصویر سمت راست نیز تصویر یک انسان واقعی است که برای عوان گروه کنترل در نظر گرفته شده.
انواع مختلف بدن‌مندی ربات که در آزمایشات به کار گرفته شده‌اند. از چپ به راست: عامل مجازی، ربات Furhat ، و ویدیوی ضبط‌شده از ربات Furhat. تصویر سمت راست نیز تصویر یک انسان واقعی است که برای عوان گروه کنترل در نظر گرفته شده.


یافته‌های مطالعات روان‌شناسی نیز نشان داده‌اند که وقتی انسان‌ها کسی را دوست داشته باشند یا به نظرشان دلنشین بیاید، تمایل دارند که حرکات و حالات چهره وی را تقلید کنند. بنابراین می‌توان گفت که وقتی ربات یا عامل مجازی به نظر فرد دوست‌داشتنی بیاید، وی رفتارها و حالات چهره او را تقلید خواهد کرد.

محققین در دانشگاه‌های Uppsala ، Potsdam،Sorbonne  و سایر دانشگاه‌های دنیا، اخیراً به مطالعه میزان تاثیری که برخی ویژگی‌های خاص یک عامل مجازی روی تقلید انسان از حالات چهره آن عامل می‌گذارند، پرداخته‌اند. این مقاله که روی سامانه arXiv منتشر شده است به طور خاص به بررسی تاثیر دو ویژگی کلیدی یعنی بدن‌مندی عامل و میزان شباهت آن به انسان می‌پردازد.

محققین در این آزمایش از شرکت‌کنندگان خواستند تا در حین تعامل با ۳ عامل مجازی (یعنی یک ربات Furhat ، ویدیویی از یک ربات Furhat  و یک عامل کاملاً مجازی)، سعی کنند احساسات آن‌ها را شناسایی کنند. در فاز اول آزمایش، از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا تنها با مشاهده حالات چهره عامل، بگویند که چه برداشتی از احساسات آن دارند. در مرحله دوم نیز از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا پس از مشاهده حالت چهره عامل، آن را تقلید کنند.

سپس محققین اطلاعات فاز اول آزمایش را تحلیل کردند تا مشخص کنند که آیا شرکت‌کنندگان به‌طور ناخودآگاه حالات چهره عامل هوش مصنوعی را تقلید کرده‌اند یا خیر. مجققین از تحلیل داده‌های حاصل از فاز دوم آزمایش نیز به دنبال این بودند که وقتی مستقیماً از فرد خواسته شود از عامل مجازی تقلید کند، حالات چهره وی تا چه حد به حالات چهره عامل شباهت خواهد داشت.

سطوح مختلف شباهت عامل به انسان که در آزمایشات بالا به‌کارگرفته شده است.
سطوح مختلف شباهت عامل به انسان که در آزمایشات بالا به‌کارگرفته شده است.


محققین در این مقاله توضیح داده‌اند که میزان انسان‌نما بودن عاملی که به ۴۵ شرکت‌کننده حاضر در این آزمایش نمایش داده می‌شد، به صورت تصادفی از میان سه گزینه تصویر بالا انتخاب شده بود. سپس حالت چهره یک انسان و سه عامل هوش مصنوعی که از لحاظ بدن‌مندی (ربات فیزیکی، ویدیوی ربات و عامل کاملاً مجازی) با هم متفاوت بودند به شرکت‌کنندگان نشان داده شد. مجققین همچنین اظهار داشتند که برخلاف فرضیه‌های آن‌ها، نتایج حاکی از این بودند که واکنش ناخودآگاه شرکت‌کنندگان نسبت به عاملی که چهره عادی‌تر نسبت به سایرین داشت و در واقع شباهتش به انسان بیشتر بود و دوست‌داشتنی‌تر به‌نظر می‌رسید، کمتر بوده است.

محققین دریافتند که احتمال این که شرکت‌کنندگان به صورت ناخودآگاه نسبت به حالات چهره عامل مجازی که در مقایسه با سایر عامل‌های چهره‌ای ناخوشایند دارد، واکنش نشان دهند، بیشتر است. یافته‌های این مقاله با نتایج مطالعات پیشین در حوزه روانشناسی که درباره تقلید حالات چهره در تعاملات انسانی بودند، کاملاً در تقابل است.

علاوه براین، محققین دریافتند که وقتی به شرکت‌کنندگان گفته می‌شد که باید حالات چهره عامل را تقلید کنند، احتمال تقلید به صورت ناخودآگاه کمتر می‌شد. محققین در این مقاله نوشتند: «وقتی فرد توانایی خوبی در تقلید حالات چهره هدف که پویا و موقتی هستند، داشته باشد، احتمالاً در تشخیص احساسات هدف نیز توانا خواهد بود. به این ترتیب، برخلاف تقلید ناخودآگاه، اگر به شرکت‌کنندگان گفته شود که حتماً باید حالات چهره عامل را تقلید کنند، می‌توان به درک بهتری از احساسات رسید.»

فرضیه اولیه محققین این بود که وقتی مستقیماً از افراد خواسته شود که احساسات عامل‌های هوشمند را شناسایی کنند، ممکن است الگوهای حاصله با یافته‌های مطالعات روان‌شناسی متفاوت باشند. به عبارت دیگر، ممکن است به این دلیل که تفسیر حالات چهره عامل‌هایی که چهره ناخوشایندتری دارند، سخت‌تر می‌باشد، شرکت‌کنندگان بیشتر از حالات چهره آنان تقلید کنند (به صورت ناخودآگاه).

در انتها نیز محققین افزودند: «برای تایید این فرضیه باید مطالعات بیشتری انجام گیرد. اما در هر صورت، یافته‌های این مقاله توانست کنش‌های تقلیدی بین انسان و عامل یا انسان و ربات‌ها را در مسائل تشخیص احساسات توضیح داده و به ما کمک کند تا رابطه میان تقلید چهره، دوس‌داشتنی بودن و رابطه دوستانه را متوجه شویم.»

انواع کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف را در هوشیو بخوانید

منبع: هوشیو